مویه لری(عزادر لرستان)
مویه لری(عزادر لرستان)
قدمت آیین «مويه لري» به شهادت تاریخ،ريشه در فرهنگ ايران باستان دارد. ذکرابياتی از شاهنامه مشتي از خروار و شاهدي براين ادعاست . کاربرد واژه مويه در جاي جاي شاهنامه حکيم ابوالقاسم فردوسي به عنوان يکي از مهمترين و رايج ترين منبع کهن زبان و فرهنگ فارسي ، نشانگر جايگاه اين آوا و نغمه جانسوز انساني و باستاني در اعصارمختلف تاريخي ايران زمين است. ساز همراهی کننده مويه درشاهنامه ساز زهی «بربط» وسازهمراهی کننده نوحه «رود» است ومویه کردن علاوه بر زنان دربین دیگر اقشار جامعه از پير و برنا گرفته تا پهلوان و زن پارسا واسفندیار نیزرایج و مرسوم بوده است:
به عبارتی بهتر نوای «مور و مویه» لرستان علی رغم فلسفه مشترک سوگواری شان با دو ویژگی خاص زنانه و مردانه خود از هم متمایز شده اند :
ب- مویه لری : این مویه از نظر هم صدائی زنان مانند لکی است اما در کشش موسیقیائی و تکیه حرفی و کلامی و صوتی با هم تفاوت دارند. در مویه لری هر زنی که بیت غم انگیزی در سوگ عزیزی آغاز کند دیگر زنان او را همراهی می کنند و لذا بیت آغازین مویه را « سر مووه» می نامند . برخی از نوحه ها و ندبه ها در مرگ جوانان و ناکامان دارای ضرب مشخص و گفت و شنید توصیفی درباره متوفی است . در مویه لری دیگر زنان حاضر در پاسخ و تائید غم زن مویه خوان، ناله "هی وی هی وی مه" سر می دهند . وزن شعر در مویه لری هجائی و حالت موسیقیائی آن از نظر آوائی کامل است.
شماعلاوه بر نظر می توانید مطالب خود را به ایمیل (info@tezhgah.ir) یا قسمت تماس با ما بفرستید
نشر مطالب جنبه خبری و لزوما دیدگاه سایت نیست...
قدمت آیین «مويه لري» به شهادت تاریخ،ريشه در فرهنگ ايران باستان دارد. ذکرابياتی از شاهنامه مشتي از خروار و شاهدي براين ادعاست . کاربرد واژه مويه در جاي جاي شاهنامه حکيم ابوالقاسم فردوسي به عنوان يکي از مهمترين و رايج ترين منبع کهن زبان و فرهنگ فارسي ، نشانگر جايگاه اين آوا و نغمه جانسوز انساني و باستاني در اعصارمختلف تاريخي ايران زمين است. ساز همراهی کننده مويه درشاهنامه ساز زهی «بربط» وسازهمراهی کننده نوحه «رود» است ومویه کردن علاوه بر زنان دربین دیگر اقشار جامعه از پير و برنا گرفته تا پهلوان و زن پارسا واسفندیار نیزرایج و مرسوم بوده است:
- بسازید نوحه به آواز رودبه بربط همی مویه زد با سرود
- نگهبان در دخمه را باز کرد زن پارسا مویه آغاز کرد
- چنین گفت با مویه افراسیابکز این پس نه آرام جویم نه خواب
- ابر پهلوانی بر او مویه کرددو رخساره ٔ زرد و دل پر ز درد
- برفتند با مویه برنا و پیرتن شاه بردند از آن آبگیر
- سپاهی و شهری به ایران به درد زن و مرد و کودک همه مویه کرد
- به زاری همی مویه آغاز کردهمی برکشید از جگر آه سرد
- نهاد آن سر خسته را بر کنارهمی کرد پس مویه زارزار
- سر تنگ تابوت را باز کردبه نوی یکی مویه آغاز کرد
- برفتند با مویه ایرانیانبر آن سوک بسته سواران میان
- همی بآسمان اندرآمد خروش ز بس مویه و زاری و درد و جوش
- به رویین دژ ارجاسب و کهرم نماند جز از مویه و درد و ماتم نماند
- ز پوشیده رویان ارجاسب پنجبرفتند با مویه و درد و رنج
- به روز و به شب مویه کرد و گریست پس از مرگ سهراب سالی بزیست
- به هرجای کرده یکی انجمن همه مویه کردند بر خویشتن
- پشوتن بر او بر همی مویه کرد رخی پر ز خون و دلی پر ز درد
- همی ریخت خون از دو دیده به شرم همی مویه کردش به آوای نرم
- نمودی به من پشت همچون زنان برفتی غریوان و مویه کنان
- همه پیش رستم نهادند سر پریشان و گریان و هم مویه گر
به عبارتی بهتر نوای «مور و مویه» لرستان علی رغم فلسفه مشترک سوگواری شان با دو ویژگی خاص زنانه و مردانه خود از هم متمایز شده اند :
- مویه مخصوص زنان است و با خصیصه ابراز احساسات گروهی همراه با فریاد و شیون و بعضا خراشیدن سر و صورت همراه است .
- مور ویژه مردان بوده و با خصلت لزوم خویشتن داری فردی و عدم بروز احساسات بسوی نجوی و نوای غم انگیز درونی سوق داده شده است.
- مویه یا مووه نوای غم انگیز زنان بصورت گروهی است که در مراسم عزاداری موسوم به پرس (pors)و آیین ها ی سوگواری خوانده می شود و خود از نظر مقام و آهنگ به دو نوع تقسیم می شود:
ب- مویه لری : این مویه از نظر هم صدائی زنان مانند لکی است اما در کشش موسیقیائی و تکیه حرفی و کلامی و صوتی با هم تفاوت دارند. در مویه لری هر زنی که بیت غم انگیزی در سوگ عزیزی آغاز کند دیگر زنان او را همراهی می کنند و لذا بیت آغازین مویه را « سر مووه» می نامند . برخی از نوحه ها و ندبه ها در مرگ جوانان و ناکامان دارای ضرب مشخص و گفت و شنید توصیفی درباره متوفی است . در مویه لری دیگر زنان حاضر در پاسخ و تائید غم زن مویه خوان، ناله "هی وی هی وی مه" سر می دهند . وزن شعر در مویه لری هجائی و حالت موسیقیائی آن از نظر آوائی کامل است.
- مور: در واقع همان مویه است که با ویژگی های مردانه اش مختص به مردان است . زنان معمولا مویه سر می دهند ومردان غالبا مور می چرنند . مور در قانون ایلی لرستان مخصوص لحظات تنهائی مردان بوده و معمولا بدون ساز است . در هر بیت مور نقطه ایستائی پایه برای بیان واژه های شعر و سپس ادامه نغمه در تحریری بریده و تکراری که از گلو با دهان نیمه باز شکل می گیرد ادامه می یابد . مضمون شعرهای لکی مور شکایت از دردها و غم ها و رنج های روزگار است .در گوشه های موسیقی ایرانی در دستگاه چهارگاه گوشه ای به نام «مویه» و در دستگاه سه گاه گوشه «آواز مویه» و در دستگاه همایون گوشه ای به نام «موره» وجود دارد.
- یه چویت بیم وه بیل سوتی ورمالان
- ( چرا چنین شده ام چون خاکستری جلوی خانه ها)
- هر وایی میو من مکی تالان
- (هر بادی می وزد مرا غارت کرده و با خود می برد)
- پووه موری: آهنگ و نوائی غم انگیز است که اشعاران بازگو کننده یادمان های عمر بر باد رفته و خاطره های شیرین گذشته و یاران رفته و فتنه های غم انگیز زمانه است و نوای مسحور کننده ان با تحریرهای کوتاه و پی در پی و کشش های کوتاه و بلند اوازی آزاد آن " حدیث راه پر خون " می کند . مقام پووه موری را مردانی که صدای پرسوز دارند اجرا می کنند و ان نوائی است که در اوقات تنهائی سر می دهند . تنبور تنها سازی است که به دور از ضرب و مشخصات ضربی با همنوائی آزاد می تواند این صدا را همراهی کند.
- هوره: آواها و نیایش های بازمانده از ستایش اهورامزدا به زبان لکی و کردی است که به صورت تک خوانی همچون مویه و مور اجرا می شود. هوره از زمان های كهن به یادگار مانده و ویژه ستایش از اهورا مزدا بوده که بر اساس آیین زردتشت در هنگام مرگ كسی و روی دادن پیشامدی و یا پس از پیوند با اهورا مزدا شروع به خواندن هوره می کردند. هوره که از لحاظ آوائی شباهت بسیاری به خواندن گات ها توسط موبدان زرتشتی در آتشگاه ها دارد را آواز سوزناكی برگرفته از نوشتار آسمانی اوستا می دانند که به شیوه هوره خوانده می شده، واژه هوره از اهوره گرفته شده است. از سوئی هوره از نظر اوائی شباهت های بسیاری به نیایشهای آسیای شرقی دارد . در هر صورت هوره از اوازهای غم انگیز بسیار قدیمی است که از ریتم آزاد با اشعار ده هجائی بر وزن مستفعلاتن مستفعلاتن و یا فعولن فعولن پیروی می کند و خود دارای ۱۴ مقام است. اشعار هوره غالبا با مضامین تغزل و حماسی است و در خواندن ان از هیچگونه سازی استفاده نمی شود . اوازهای هوره غالبا در تنهائی و بصورت انفرادی اجرا می شود ، اگرهوره در کوهستان به هنگام گذر از کوه خوانده شود به ان« کو چر» (خواندن در کوهستان) و چنانچه هنگام سوارکاری خوانده شود به ان «سوارچر »(خواندن هنگام سوارکاری) گفته می شود.
- طرز: مقامی که ماهیت موسیقائی آن غم انگیز بوده و معمولا مقام پووه موری را نیز در کوک این مقام می توان نواخت .طرز نام گوشه ای از دستگاه راست پنجگاه و همچنین «گوشه طرز» در دستگاه همایون است.
- پاکُتلی: به هنگام حرکت کُتل(اسب سیاهپوش متوفی) از منزل بسوی رودخانه یا غسالخانه محلی، این مقام را می نوازند که چون در پای کُتل نواخته می شود ان را پاکُتلی نامیده اند . پاکُتلی بعنوان موسیقی عزاداری در خرم آباد بعضا توسط زنان «سرمویه آر» در مویه سرائی ها به گونه ای اجرا شده که به آن «مویه پاکُتلی» نیز اتلاق شده است.
- چمری یا چمرونه : مشهورترین موسیقی عزاداری لرستان است که در برخی مناطق(حاشیه رودخانه سیمره) به نام «باو باو» نیز مشهور است . همزمان با بانگ مردان ایل و ناله پدر پدر افراد ، میهمانان مرد و زن عزادار با همراهی میزبانانشان رو در روی یکدیگر بصورت دسته دسته حرکت نموده و شیون و نوای باوه باوه سر می دهند.
- شیونی: نام مقامی از موسیقی سوگواری در مرگ کسان است که با سرنا و دهل نواخته می شود. زنان بستگان متوفی با ضرب و نوای آن با دو دست شیون کرده و ب اخراشیدن سر و روی سرنا و دهل را همراهی می کنند. در این مقام تکرار مداوم « ر» در حامل تا «ر» و نیز در حامل های بعدی تکرار مداوم حامل ۱ تا گرفتن صدای فادیز به صورت طویل تحقق می یابد و دهل این توصیف را تاکید می کند . در واقع مقام و آهنگ موسیقی شیون زنان را تقلید می کند و بدین صورت شیون به صورت نوعی قطعه توصیفی موسیقیائی ظاهر می شود.
- «رارا» یا «خانکم رارا»: مقام سوگ آیینی نوحه سرائی همراه با کلام و اجرای رقص گروهی است که به هنگام مرگ بزرگان یارسان اجرا می شد. مردان و زنانی که از راه های دور آمده بودند به محل سوگواری می رفتند و ابتدا یک نفر با کاسه ای از گِل به استقبال آنها می رفت و هرکس تمایل داشت مقداری از گل کاسه را به شانه ، سر و یا دستار و سربند خود می مالید . وقتی سرنا و دهل به مقام رارا می رسید عده ای از مردان در فضای باز محل سوگواری مردانه ، کنار هم و دست در دست یکدیگر با ضرب موسیقیائی دهل و نظم حرکتی ، رقصی مانند چوپی را با تکرار سر بیت نوحه گونه «خانکم رارا» بصورت دایره وار اجرا می کردند. همزمان شخصی نیز اشعاری در وصف خوبی ها و مهمان نوازی یا نیکوکاری و جنگاوری تازه درگذشته با آهنگ می خواند و با حرکت دست و سر شوری به پا می کرد. کسانی که جز دسته رقصنده ها بودند همراه با بقیه سربیت یا ترجیع « خانکم رارا» را بدنبال «سرخونی وش» تکرار می کردند.
- «سحری» و «یاری» : دو مقام سوگ آیین یارسان در لرستان بود که در زمان فوت رهبران یارسان ابتدا در کنار خانه او با سرنا و دهل اجرا می شد تا اهالی روستا از مرگ وی باخبر شوند . این مقام را در روز عاشورا و در عزای امام حسین (ع) نیز می نوازند . رابطه ضرب بین سرنا و دهل در کشش های آزاد سرنا با فاصله ضربی دهل مساوی است اما کشش سرنا کوتاه و گاه بلند است ولی در سر ضرب ها اشاره به پایه دارد.
- مقام های «هانای ممدبک» و «های دووت گیان دووت» : هر دو از مقام های موسیقیائی یارسان بوده که در بامدادان پیش از برامدن خورشید و برای امرزش مردگان (دووت یا داوود مظهر انوار حق و ممد بک، سید محمد نوربخش پیشوای بزرگ یارسان) همراه با کلام و همراهی سرنا و دهل و یا تنبور اجرا می شد.