دسته بندی : پیشنهاد مدیر / ویژه / پژوهش / مقاله / گزارش / مذهبی نسخه قابل چاپ تاریخ : 12 آبان 1398 , 22:09 - شناسه خبر : 704 -
بررسی ازدواج حجاج بن یوسف ثقفی با سکینه بنت الحسین علیهم السلام
بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع مقاله:
بررسی ازدواج حجاج بن یوسف ثقفی با سکینه بنت الحسین علیه السلام
نویسنده:
احمد محمدیان دارماهی

چکیده:
ازدواج و خویشاوندی یکی از راه های تشخیص همدلی و نزدیکی عاطفی بین دو شخص یا دو گروه و طایفه است. ولی گاهی این عمل نیک به نیات دیگر همچون: استفاده از موقعیت و جایگاه سیاسی،اجتماعی شخص یا خاندان آن یا جهت تحکم و استیلا برای تمسخروفخرفروشی وتخریب یا به جهت اجبار و اکراه یا فرار از وضعیتی بسیار سختر وپناه بردن به آن شخص یا خاندان باشد.
ازدواج مخالفین اهل بیت با خاندان،دختران و همسران بیوۀ آنان از این قاعده مستثنا نیست و وجوه مذکور می تواند سبب این وصلت ها باشد هرچند که گاهی اوقات در اصل این ازدوج ها باید تردیدنمود.
یکی از موارد ازدواج مخالفین و معاندین خاندان اهل بیت علیهم السلام با این خاندان، وصلت سکینه بنت الحسین علیهما السلام و حجاج بن یوسف ثقفی است که در نوشته حاضر از زوایای مختلف بدان پرداخته شده و نه تنها این ازدواج بلکه ازدواج هایی که برای هر دو شخصیت رخ داده نیز بررسی می گردد.
کلید واژه : خویشاوندی اهل بیت علیه السلام و مخالفین،ازدواج حجاج و سکینه،ازدواج ام کلثوم بنت عبدالله بن جعفر، مصعب بن زبیر.
مقدمه:
ازدواج خاندان اهل بیت علیهم السلام با مخالفین، یکی از سوژه هایی است که موجب شده تا برخی با این وسیله به حقانیت دشمنان و مخالفین اهل بیت علیهم السلام بپردازند و در این زمینه مقاله ها و کتبی را نوشته و بر علیه اعتقادات شیعه استفاده نموده و شیعه را متعصب به مسائل انحرافی دانسته و برخی عقایدی را که در برابر مخاصمین داشته را دست پرورده شیعیان تلقی کنند و حال این که با بررسی تاریخی ازدواج ها خلاف نظر متخاصمین ظاهرمی گردد .
برخی از این ازدواج ها برگرفته از گزارش های کذب ، برخی به اجبار و غاصبانه صورت گرفته و بعضی با افرادی صورت گرفته که هرچند منتسب به مخالفینند ولی دارای عقاید شیعی و نزدیک به اهل بیت علیهم السلام و یا از محبین آن ها بوده اند.
یکی از ازدواج های جنگجالی پیرامون نکاح حجاج بن یوسف ثقفی با سکینه دختر امام سوم شیعیان حضرت حسین بن علی علیهم السلام است که برخی صاحب نظران با پرداختن به این رابطه درصدد اثبات حقانیت مخالفین و درنهایت نشان دادن فضایی متفاوت با فضای مقابله بین حق و باطلی که شیعه به تصویر می کشد هستند اما با بررسی تاریخی زندگی نامه این دو شخصیت متفاوت، به جوابی بر خلاف آنچه که ادعا کرده اند می رسیم.
بررسی ازدواج حجاج بن یوسف ثقفی با سکینه بنت الحسین علیهم السلام
ازدواج سکینه بنت الحسین علیه السلام با افراد متعدد با شخصیت های متفاوت در زمرۀ مباحث مهم تاریخی قرار گرفته است . طبق ادعای برخی یکی از شخصیت هایی که جزء خواستگاران آن بانو بوده ، حجاج بن یوسف ثقفی است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. با بررسی زندگی فردی این اشخاص و نوع شخصیت آن ها پاسخ این ادعا به دست می آید .
شخصیت شناسی حجاج بن یوسف ثقفی:
یکی از شخصیت هایی که در برخی از ادعاها جزء همسران سکینه بنت الحسین علیهم السلام می باشد شخصی به نام حجاج است که برای رسیدن به این ادعا نسب و پیشۀ و شخصیت اخلاقی و همسران او مورد بررسی قرار می گیرد.
نسب و پیشه:
وی در سال 42 هجری در طائف متولد شد(طبری،1378،ج5،ص172) و فرزند يوسف بن حكم بن عقيل بن مسعود بن عامر از طایفۀ ثقيف است و كنيهاش ابو محمد، مادرش او را كليب نام نهاده. نام مادر وی فارعه بنت همام بن عروه بن مسعود ثقفی همسر مطلقه حارث بن کلده است که قبل از آن همسر مغیره بن شعبه بود.(بحرالعلوم،1986م،ص10) او از لحاظ ظاهری دارای چشمانی تنگ و کم نور بودکه استخوان نشیمنگاه یا کفلش دارای نقصان وساق های بسیارلاغرونازک، کوچک اندام وصدایی نازک داشت. (مقدسی،بی تا،ج6،ص28)
حجاج ابتدا در مکه مدرس کودکان بوده و نخستین مکانی که حاکم شد تباله در حجاز نام داشت که از ماندن در آن منطقه کوچک منصرف شده و بعد از آن متصدی شرطه ابان بن مروان شد. سپس عبد الملك- هنگام بازگشت به شام- او را متصدى ساقه (انتهاى لشكر يا موكب) خويش كرد و بعد او را به پيكار با ابن زبير فرستاد و حجاج ابن زبير را كشت و عبد الملك سه سال او را والى حجاز كرد و بعد والى عراق شد.(همان مدرک)
حجاج بنابرقولی در شوال یا رمضان سال نود و پنج هجری قمری بعد از بیست سال حکومت بر عراق درگذشت(ابن خلدون،1408،ج3،ص83؛ابن قتیبه،1960،ص398) و به جانشینش یزید بن مسلم وصیت کرد تا بعد از مرگش او را مخفیانه دفن کرده و بر روی قبرش آب روانه کند تا قبرش را پیدا نکرده تا نبش قبر نکنند (بلاذری،1417،ج12،ص353) و اینگونه وصیت کردن حاکی از تنفر مردم به دلیل ظلم های بسیار در حق آنان بوده است.
اخلاق شخصی:
از ویژگی های بارز رفتاری حجاج بن یوسف به اقرار تاریخ؛ خونریز و سخت گیر بودن وی در زمان والی بودنش است تا حدی که برخی از مورخین کمتر کسی را همچون او در خونریزی و آسیب رسانی به مردم و حتی اماکن مقدس می دانند . به اقرار ابن خلکان تا زمان او کسی همچون حجاج در قتل و کیفر دادن وجود نداشته(ابن خلکان،1983،ج2،ص31) و از نخستین کسانی بوده که متخلفین از جنگ و لشگر را اعدام می نموده است.(نویری،1364،ج6،ص171)
او در زمان حکومتش بر عراق بیش از صدوبیست هزار نفر را کشته(منهاج سراج،1363،ج7،ص97) و بیش از پنجاه هزار نفر مردوسی هزارنفر زن که نیمی از آن ها مجرد بودند را در زندان های مختلط بدون سقف نگهداری می نمود و غذای آن ها را آب آمیخته با نمک و آهک قرار داده بود.(نخجوانی،1357،ص75)به اعتراف خود حجاج صد هزار نفر رابه جرم اینکه گواهی بر میگساری یزید بن معاویه داده بودند جز زندانیان زندان وحشتناک خود قرارداده بود. (ابن اثیر ،1371، ج3،ص193)
در برخورد با والیان بسیار سخت گیر بوده و آن هار ا در تنگنا قرار داده و از موالی نو مسلمان به این بهانه که آن ها برای گریز از پرداخت جزیه مسلمان شده اند جزیه و خراج های سنگین می گرفت.(مقدسی،بی تا،ج4،ص74)
وی آنقدر جامۀ شرم را دریده بود که در جنگ با زبیریان به خانۀ کعبه رحم ننمود و بوسیلۀ منجنیقی که بر روی کوه ابوقبیس نهاده بود با گلوله های آتشین خانه خدا را آسیب رساند (بلاذری،1988،ج1،ص54؛طبری ،1378،ج6،ص187) و از ریختن کثافات بر روی آن دریغ ننمود. (مقدسی،بی تا، ج4،ص74)
برخورد حجاج با شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام
یکی از مواردی که می تواند در بررسی ازدواج های خاندان اهل بیت علیهم السلام و دشمنان و مخالفین آن ها برای رسیدن به حقیقت کمک کند بررسی رفتار و برخورد های با این خاندان است چرا که چگونگی برخورد با این خاندان نشان دهندۀدوستی یا دشمنی و اگر ازدواجی صورت پذیرفته باشد از روی اجبار یا تمایل و رغبت بوده است.
حجاج نه تنها با مردم بلکه با شیعیان و دوستداران حضرت علی علیه السلام خشن و سخت گیرانه برخورد می کرد و این عمل جزء سیاست های او و دولت بنی امیه بود آن چنان که زندگی و کسب معاش روزانه را آنقدر بر بنی هاشم تنگ گرفته که برای رهایی از گرسنگی هر روز را به دنبال تهیه ما یحتاج همان روز بودند و این سیاستی بود تا فکر مسائل سیاسی به ذهنشان خطور نکند .( ابن خلکان،1983،ج7،ص106)
در زمان حکومت حجاج بر عراق ، شیعیان تحت بدترین فشارها بودند امام باقر علیه السلام در شرح حال آن زمان چنین می فرمایند:«وقتی حجاج به قدرت رسید ، بسیاری از شیعیان را به قتل رساند و ایشان را به ظن و گمان شیعیه بودن بازداشت می نمود، کار شیعیان در این جامعۀ بلازده به جای رسیده بود که اگر مردی را زندیق یا کافر معرفی می نمودند نزد حجاج محبوب تر از آن بود که او را شیعه علی علیه السلام معرفی کنند.» (ابن ابی الحدید،1965،ج11،ص44)
خوارزمی در کتاب معروفش به نام رسائل در شرح حال شهادت برخی از علویان چنین آورده که ؛ هیچ شهری از شهرهای کشور اسلامی نیست مگر اینکه طالبی مظلوم در آنجا به شهادت رسیده باشد و اموی یا عباسی در شهادت او شریک نباشد... [حجاج] بنی هاشم را به بازی گرفته ، بنی فاطمه را تهدید می کرد و شیعیان علی علیه السلام را می کشت و آثار اهل بیت رسول الله علیهم السلام را محو می نمود.(الخوارزمی،1970،ص164-165)
وی برخی از بزرگان و نامداران شیعه را همچون سعید بن جبیر،کمیل بن زیاد نخعی (ابن سعد،1410،ج6،ص305)،رشید هجری از شاگردان حضرت علی علیه السلام (یعقوبی،بی تا، ج2،ص278) قنبر غلام آن حضرت (کوفی،1353،ص353) محمد سائب بن مالک اشعری از راویان مشهور شیعه (قمی،1361،ص245) را به شهادت رساند.
یکی دیگر از سیاست های ظالمانه حجاج در حق شیعیان و دوستداران امیرالمومنین علیه السلام مجازات های سخت همچون تازیانه ، تراشیدن موهای سر و صورت و اجبار بر دشنام دادن بر حضرت علی علیه السلام بود . به عنوان نمونه حجاج، عطیه بن سعد عوفی را به اتهام دوستی با حضرت علی علیه السلام چهارصد تازیانه زد و موهای سر و ریش او را تراشیده و مجبور به دشنام دادن به حضرت علی علیه السلام نمود که البته عطیه چنین کاری را متحمل نشد. (ابن سعد،1410،ج6،ص305)
با وجوداین گزارشات تند و خشن و سخت گیرانه ای که از آن والی جائر و ستمگر داده شده رابطۀ او با خاندان اهل بیت علیه السلام روشن می شود و حداقل چنین بدست می آید که اگر ازدواجی بین او و یکی از خاندان اهل بیت علیهم السلام-که معتقد به دوستی و اعتقاد به حضرت علی علیه السلام بوده – انجام گرفته نه از روی محبت و دوستی بلکه به دلایلی دیگرهمچون تحقیر،استفاده از جایگاه وموقعیت جهت مشروعیت بخشیدن به امور خود بوده است.
ازدواج های حجاج:
یکی دیگر از راه های پی بردن به ازدواج های خاندان رسول الله صلی الله علیه و آله با افرادی همچون حجاج و پی بردن به صحت و سقم آن ، بررسی ازدواج های هر شخص با تکیه بر گزارشات تاریخی است. با تحقیق و بررسی در زندگینامه حجاج بن یوسف ثقفی می توان ازدواج های متعددی را از وی رسیدکه از این قرار است .
هند بنت مهلب بن ابی صفره
وی بانوی صاحب رأی ،عقل ،فصاحه و بلاغت بود . وی از پدرش مهلب، حسن بصری و جابربن یزید روایت نقل می نمود و حجاج و محمد و پسران ابن عتبه بن مهلب و زاد بن عبدالله القریشی و ابواسامه از وی نقل حکایت نموده اند . ابوایوب سجستانی دربارۀ وی چنین می گوید : «باعقل تر ازهندبنت مهلب کسی را ندیده ام». (ابن منظور،1402،ج5،ص254)
حجاج در هنگام شکنجه برادر هند زمانی که برادرش در زیر شکنجه فریاد کشید و هند بی قراری نمود ، او را طلاق داد (ابن اثیر،1371،ج13،ص150) و بنابر نقل از کتاب زین الاخبار زمانی که ولید بن عبدالملک به قدرت نشست هند بنت مهلب را که زن حجاج بود طلاق داد.(گردیزی،1363،ص247)
هند بنت اسماء بنت خارجه الفزاری
اواز زنان خبره ، باتجربه ،باخرد،پیشگو، دارای حسن وجمال که در ابتدا همسر عبیدالله بن زیاد بود و او را بسیار دوست می داشت.بعد از مرگ عبیدالله بوسیله ابوبرده به حجاج بن یوسف ثقفی معرفی شد.حجاج پس از معرفی وآشنایی از هند بنت اسماء خواستگاری کرد و با او ازدواج نمود.( ابن منظور،1402،ج5،ص 217-218)ولی بعداز مدتی اوراطلاق دادوبعدازمرگ حجاج ابیاتی در مذمت وی سرود.( مقدسی ،بی تا،ج6،ص40)
ام کلثوم بنت عبدالله بن جعفر بن ابی طالب
نام مادر وی زینب بنت علی بن ابی طالب علیهم السلام از زنانی است که بواسطه پدر و بیشتر بواسطۀمادرکه دخت امام اول شیعیان است به خاندان اهل بیت علیهم السلام منتسب است وطبق برخی از نقل های تاریخ از همسران حجاج بن یوسف به شمار می آید.(ابن عساکر،1424،ج5،ص254)
وی در ابتداء توسط معاویه برای فرزندش یزید خواستگاری شد که با مخالفت امام حسین علیه السلام روبرو شده و بلافاصله آن حضرت ام کلثوم را به کابین پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفر بن ابی طالب درآورد(ابن شهرآشوب،1379،ج3،ص199-200؛مبرد،1989،ج3،ص154) ام کلثوم با قاسم ازدواج نمود و همراه وی به کربلا رفته و پس از شهادت همسرش در رکاب حسین بن علی علیهم السلام ،به کوفه و شام به اسارت برده شد.(محلاتی،1374،ج3،ص292)
در ارباب تواریخ بعد از قاسم بن حسن خواستگاران متعددی را برای ام کلثوم نام برده اند . حجاج بن یوسف ثقفی یکی از خواستگارانی است که نام او در تاریخ به میان آمده است(بلاذری،1417،ج5،ص618)با توجه به شخصیت شناسی حجاج،این ازدواج بواسطۀاحترام و والا دانستن مقام اهل بیت علیهم السلام نبوده بلکه در زمانی که عبدالله بن جعفر دچار فقر مالی شدید بود به دلیل تحقیر خاندان ابوطالب صورت پذیرفت. مسعودی در این زمینه چنین می نویسد :« و قد كان الحجاج تزوج الى عبد الله بن جعفر بن أبي طالب حين أمْلَقَ عبدُ الله و افتقر... و انما كان تزوج الحجاج اليه يبتذل بذلك آل أبي طالب(مسعودی ،1409،ج3،ص168-169)البته این ازدواج سرانجامی نداشت و با سفارش خالدبن یزید و فشار عبدالملک ، ام کلثوم از حجاج طلاق داده شد.(ابن کثیر،1407،ج9،ص81)واز دلایل دیگر این ازدواج استفاده از موقعیت اجتماعی و معنوی خاندان عبدالمطلب است همانگونه که خالد بن یزیدبدان اشاره می نماید. در نامه ای که خالد برای حجاج می فرستد بدو چنین خطاب می کند :« فقبحک الله یا حجاج، ما اقل علمک بانساب قریش، أیکون العوام کفؤا لعبدالمطلب بن هاشم حتی یتزوج صفیه و... »(ابن جوزی،1412،ج6،ص238) که در آن به مقام و موقعیت والای نسب عبدالطلب اشاره می کند که سبب ازدواج حجاج و امثال آن با این خاندان است.
پس از حجاج،خواستگاری بعدی توسط ابان بن عثمان بن عفان پسر خلیفه سوم اهل سنت انجام پذیرفت. کنیه اش ابوسعید است که در جنگ جمل با عایشه همراهی نمود.(بلاذری،1417،ج6،ص249)پدرش عثمان بن عفوان بن ابی العاص خلیفۀسوم اهل سنت و مادرش ام عمرو بنت جندب بن عمرو بن حممه بن الحارث نام دارد.(ابن سعد،1410،ج5،ص116)وی ازجهت ظاهری فردی احول، بسیار کم شنوا و دارای پیسی بود (بلاذری،1417،ج5،ص618) که در آخر عمر قبل از مردن دچار فلجی شدید شد که در زمان خود به مَثَل یاد می گشت.(همان مدرک)
در زمان عبدالملک به مدت هفت سال والی مدینه شد و در سن هشتاد و پنج سالگی(ابن کثیر،1407،ج9،ص238) در سال 105(همان مدرک،ص235) در عهد یزید بن عبدالملک وفات یافت.(ابن سعد،1410،ج5،ص116)
ابان بن عثمان بن عفوان در اهل سنت جزءتابعین و علمای حدیث و فقه محسوب می شود که به اقرار یحیی بن سعید القطان جزءده نفرازعالمان برجستۀ عصر خود است.(ابن کثیر،1407،ج9،ص235) و محمد بن عمر دربارۀ او می گوید :« کان ثقه و له احادیث».(ابن سعد،1410،ج5،ص116)هرچند وی دارای این مقامات است ولی در حکومت داری، چهره ای متفاوت از خود بروز داده وبه اعتراف مسعودی به نقل از عروه بن زید : « كان أبان صاحب رشوة و جور في عمله»بود.(بلاذری،1417،ج5،ص318)
همان طور که ذکر شد ام کلثوم بنت عبدالله بن جعفر در نکاح ابان بود که دلیل خاصی دربارۀ این ازدواج ذکر نشده است . البته با قرائن کلی می توان پی برد که ازدواج های با خاندان ابی طالب بعضا به خاطر استفاده از موقعیت و جایگاه رفیع آن خاندان بوده است چون ام کلثوم از سمتی به جعفرمنسوب است و وی یکی از بزرگترین صحابه رسول الله صلی الله علیه و آله که پیامبر صلی الله علیه وآله او را در خلقت و اخلاق شبیه ترین به خود می دانسته و بعد از شهادت جعفر در حق او فرمود که خداوند به جای دو دست مقطوع جعفر به وی دو بال عطا کرده است و از آن به بعد او را به «ذوالجناحین» یاد می کردند(بلاذری،1417،ج1،ص243). و از سمتی نیز دختر عبدالله است که در عرب زبانزد بوده و ابن عبدالبر او راکریم،جواد،عفیف،بسیاربا اخلاق و سخی معرفی می کند به گونه ای که در عصر خود به «بحرالجود» مشهور بود.(ابن عبدالبر،1412،ج3،ص882)
این صفات زمانی که در خاندانی جمع گردد بهترین مورد برای تحریص کسانی است که بخواهند وجهۀ مثبت و شرعی به کارهای خود بدهند و در منظر عوام،خود را صاحب کمالات نشان دهند . لذا می توان یکی از دلایل این ازدواج را داشتن موقعیت سیاسی و اجتماعی خاندان ابی طالب و استفاده ابان از این موقعیت دانست . البته به این نکته نیز بایددقت شودکه هرچندابان بن عثمان در جوانی جزءشورشیان ومقابله کنندگان خلیفۀوقت حضرت علی علیه السلام در جنگ جمل بود ولی بعد از آن ودر زمان حکومتش بر مدینه گزارشی دربارۀ برخورد وی با اهل بیت علیهم السلام و خاندان ابی طالب ذکر نشده است و در زمان والی بودنش محمد بن حنفیه فرزند حضرت علی علیه السلام فوت نمود و ابان بر وی نماز خواند.(ابن عبدالبر،1412،ج3،ص883؛ابن سعد،1410،ج5،ص116) هرچند نماز خواندن وی می تواند به دلیل جایگاه خاص محمد بن حنفیه باشد.
از دیگر خواستگاران ام کلثوم، خالد بن یزید معاویه(مبرد،1989،ج1،ص273)مشهور به ابوهاشم بود که در دمشق می زیست ، شاعرو عالم در علوم طبیعی و کیمیا بود.زهری دروصفش چنین می نویسد:«همیشه اعیاد و روزهای جمعه، شنبه ویکشنبه که از اعیادمسلمانان، یهودیان ومسحیان است روزه بودو ابوزرعه دمشقی او و برادرش معاویه را از اخیار قومش معرفی می کند. وی بعد از مروان ولی عهد شد ودرزمان عبدالملک امیر حمص گشت و جامع حمص را بنا نمود.»(ابن کثیر،1407،ج9،ص81)
نام همسران خالد؛رمله بنت زبیر بن عوام ،ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر(بلاذری،1417،ج5،ص361) عایشه بنت عبدالملک وآمنه بنت سعید بن العاص بن ابی اصیحه است.(البغدادی،بی تا،ج1،ص59) ام کلثوم قبل از ازدواج با خالد در کابین حجاج بود،خالدبه نزد عبدلملک رفته و شکایت حجاج را به دلیل خصومتی که با حجاج داشت به آن خلیفه عرضه نمودوازاوخواست تا ام کلثوم را از نکاح حجاج خارج سازد و او نیز چنین کرد.(ابن کثیر،1407،ج9،ص81)زمانی که خالد عاشق رمله شدوازاوخواستگاری نمود از شروط رمله طلاق دادن دوزنی بود که یکی از قریش و دیگری از ازد بود و این رابطۀ عاشقانه سبب جدایی خالد از آن دو زن شد(ابن جوزی،1412،ج6،ص238) واین احتمال وجود دارد که آن زن قریشی همان ام کلثوم باشد.
دلیل این ازدواج را می توان از بین ابیاتی که در وصف آن بانو سروده است فهمید .
خالد در وصف ام کلثوم شعری را سروده است که حاکی از وصلت او به جهت استفاده از موقعیت اجتماعی و عظمت قریش است.
منافيّة غرّاء جادت بودّها لعبد منافيّ أغرّ مشهّر
مطهّرة بين النبيّ محمّد و بين الشهيد ذي الجناحين جعفر[1]
و بعضی از حجازیین شعر دیگری را برای ام کلثوم دختر جعفر از جانب خالد نسبت داده اند:
أتتنا بها دهم البغال و شهبها عفيفة أخلاق كريمة عنصر
مقابلة بين النبيّ محمّد و بين عليّ ذي الفخار و جعفر
منافيّة جادت بخالص ودّها لعبد منافيّ أغرّ مشهّر
(بلاذری،1417،ج5،ص360)البته قولی نیز وجود دارد که خالد با ام کلثوم ازدواج ننمود و این ابیات از اشعاری بود که در آن زمان متداول و معمول بود.(همان،ج5،ص386)
ولی درپایان اگر چنین ازدواجی صورت گرفته باشد با عشقی که وی به رمله پیدا کرد از بین رفته و سرانجامی نداشت .
با بررسی ازدواج های حجاج و عدم وجود نام سکینه بنت الحسین علیهم السلام در بین زنان،حجاج دانسته می شود آن بانو ازدواجی با حجاج نداشته است .
حال پس از گذر ازموارد ازدواج های حجاج به بررسی ازدواج های سکینه بنت الحسین علیهما السلام می پردازیم.
سکینه بنت الحسین علیهما السلام
سکینه بنت الحسین علیهما السلام از چهره های درخشان خاندان ابی طالب است که در زمرۀ خود بی بدیل می باشد . وی دارای مناقب و درجات بالایی در بین زنان بنی هاشم می باشد ولی با این وجود سؤالات بسیاری در چگونگی ازدواج های متعدد وی وجود دارد که یکی از آن ها ازدواج او با شخص معلوم الحالی همچون حجاج بن یوسف ثقفی است که باتوجه به شخصیت سکینه باید بررسی شود.
شخصیت شناسی سکینه:
نام وی آمنه یا امیمه و لقبش سکینه است . مادر او رباب دختر امرءالقیس نصرانی است که در زمان عمر به اسلام گروید و حضرت علی علیه السلام سه دختر او را برای خود و دو فرزندش خواستگاری نمود و از دخترش رباب ،سکینه به دنیا آمد. (بلاذری،1417، ج2،ص195؛ابن جوزی،1412،ج7،ص176؛ابن خلکان،1983،ج1،ص211)در مقام آن بانوی بزرگ همین بس که امام حسین علیه السلام در وصف او چنین سروده :
لعمرک إننی لأحب دارا تکون بها سکینه و رباب
احبهما و ابذل جل مالی و لیس بعاتب عندی عتاب
ولست لهم و ان عابوا مطیعا حیاتی او یغیبنی الرکاب
او دارای جمال و زیبایی زبانزد بود و اهل ادب و فصاحت. و خانۀ او محل رفت و آمد ادبا و شعرا بود.(ابن جوزی،1412،ج7،ص176؛ابن حجر،1415،ج1،ص355) شعرای بزرگی همچون فرزدق،جریر، کثیر ، جمیل ونصیب و از نشانه های عفت و حیای او این که هنگام ورود این افراد در خانۀ این بانوی بزرگ ، آنان او را نمی دیدند وفقط صدایش را می شنیدند ولی سکینه آنان را می دید و مشاعره را آغاز کرده وازموضوعات آن خواندن اشعاردروصف اهل بیت علیهم السلام.(همان،ص178؛زرکلی،1989،ج3،ص106)
حضرت سکینه سرانجام در تاریخ117ه ق درمدینه درگذشت و شیبه بن نصاح المقری به دستور خالد بر او نماز خواند وبدن مبارک او را در قبرستان بقیع دفن نمودند(بلاذری،1417،ج2،ص197)و بنابرقولی در مصر دار فانی را وداع گفت.(همان،ص177)
ازدواج های سکینه و سرانجام آن:
در گزارشات تاریخی ، ازدواج های متعددی برای سکینه علیها سلام نقل شده است که در ابتدا به اسامی آن ها و سپس به بررسی و چگونگی ازدواج های متعدد این بانو می پردازیم.
اولین ازدواجی که برای سکینه نقل شده نکاح او با پسرعمویش عبدالله بن حسن است ولی قبل از اینکه همبستری صورت بگیرددر سرزمین کربلا به شهادت رسید.(بلاذری،1417،ج2،ص415؛ابن جوزی،1407،ج7،ص176)
دومین ازدواج با مصعب بن زبیر از خاندان زبیریان صورت پذیرفت که ثمرۀ این وصلت دختری به نام فاطمه بود که در کودکی از دست رفت(بلاذری،1417،ج2،ص196)ودر نقلی نام آن دختر صغیر، رباب است.(ابن کثیر،1407،ج8،ص322؛ابن سعد،1410،ج5،ص140)
سومین مورد خواستگاری عبدالملک بن مروان است که با ممانعت خود سکینه قرار گرفت و انجام نشد.(ابن جوزی،1407،ج7،ص177)
از دیگر خواستگاران او عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم ابن حزام بن خویلد است که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های حکیما، عثمان و ربیحه شد.(بلاذری،1417،ج10،ص405)
خواستگاری بعدی که وصلتی با او کامل نشد ، اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان والی مصر بود که سکینه را به ازدواج خود درآورد ولی با ممانعت عبدالملک بن مروان صورت گرفت و او را مخیر به پذیرش ولایت مصر یا اختیار کردن سکینه نمود که در نهایت اصبغ ولایت مصر را بر ازدواج با آن بانو ترجیح داد.(ابن جوزی، 1407،ج7،ص177؛بلاذری،1417،ج2،ص196) البته در نقل اعلام النساء آمده که اصبغ او را به نکاح خود در آورد و خواست تا سکینه به مصر نزد وی رهسپار شود و سکینه در جواب به اصبغ گفت که آب و هوای مصر برای او سازگار نیست و اصبغ برای وی شهرکی را به نام اصبغ بنا نهاد ، عبدالملک وقتی متوجه چنین امری شد به اصبغ دستور داد که یا سکینه را قبول کند یا مصر را و اصبغ مصر را اختیار کرد و مبلغ بیست هزار درهم را برای سکینه فرستاد (ابن عساکر،1424،ج2،ص221) و بنابر نقلی سکینه به طرف مصر حرکت نمود و زمانی که به دمشق رسید اصبغ از دنیا رفت (ابن منظور،1402،ج1،ص،112؛بلاذری،1417،ج2،ص196) و اصبغ در سن جوانی و در سال 86 درگذشت.(زرکلی،1989،ج1،ص333)
از دیگر خواستگاری های بدون سرانجام ، خواستگاری زید بن عمر بن عثمان که به نقل ازابن قتیبه زندگی مشترکی نداشته و سبب مفارقت آن عبدالملک مروان بود که به زید دستور دادتا سکینه را طلاق دهد(ابن قتیبه،1992،ص14)و بعد از آن ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف است که چنین نکاحی نافذ نشد.(ابن جوزی،1407،ج7،ص177)
بررسی تعدد ازدواج های سکینه
در بررسی تعدد ازدواج های بانوی جلیل القدری چون سکینه بنت الحسین علیه السلام که از نظر شرافت، ادب، نسب و زیبایی زبانزد است باید مسائلی را مورد توجه قرار داد.
در ابتدا باید به این نکته ضروری دقت نمود که در بین خاندان و افرادی که متهم به مخالفین اهل بیت علیهم السلام هستندفقط نام های مصعب بن زبیر از خاندان زبیریان و اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان از مروانیان دیده می شود که باآن بانوازدواج کردندباید بررسی شود.
نکته بعدی اینکه ازدواج های حضرت سکینه آنقدر در تاریخ مشوش و گوناگون ذکر شده که صدور یک نظر قطعی را در زمینه ازدواج با افراد متعدد و مخالفین بسیار سخت می نمایاند . به عنوان مثال در کتب تاریخی اسامی متعددی برای خواستگاران و همسران ایشان ذکر شده؛
الف) ابن سعد(م 230ق) در کتاب طبقات الکبری مصعب بن زبیر،عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام،زید بن عمرو بن عثمان بن عفان، ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف ، اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان را در زمرۀ همسران و خواستگاران حضرت سکینه دانسته و حال نامی از عبدالله بن حسن علیهما السلام به میان نیاورده است. (ابن سعد،1414،ج8،ص347)
ب) ابن قتیبه(م276ق) در کتاب المعارف اسامی همسران را نام برده و سپس به نقل هایی در ترتیب ازدواج افراد پرداخته است : او در ابتدا مصعب بن زبیر ، عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام ، الاصبغ بن عبدالعزیز بن مروان، زید بن عمرو بن عثمان بن عفان - که به دستور سلیمان بن عبدالملک سکینه را طلاق داد- را ذکر و نامی از عبدالله بن حسن علیهما السلام نیاورده و بعد دو نقل با ترتیبی متفاوت در بین همسران آن بانو را ذکر کرده است.
ابن قتیبه به نقل از الهیثم بن عدی می نویسد : «سکینه در ابتدا همسر عمرو بن حکیم بن حزام بعد در نکاح عمرو بن عثمان بن عفان و سپس در ازدواج مصعب بن زبیر واقع شد» و به نقل از ابن الکلبی می نویسد : «اولین زوج سکینه اصبغ بن عبدالعزیز برادر عمر بن عبدالعزیز، بعد زید بن عمرو بن عثمان بن عفوان و سپس به نکاح مصعب بن زبیر و بعد از آن به نکاح عبدالله بن عثمان عبدالله بن حکیم بن حزام و در آخر در کابین ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف درآمد.»(ابن قتیبه،1992،ص214)نکته ای که بسیار قابل تأمل است دقت در اختلافات بین اسامی و ترتیب ازدواج های صورت گرفته می باشد و اینکه نامی از عبدالله بن حسن علیهما السلام نیز در این نقل ها به میان آورده نشده است.
ج) بلاذری(م279ق) در انساب الاشراف این اسامی را آورده است : عبدالله بن حسن علیهماالسلام، مصعب ابن زبیر ،عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام، اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان،زید بن عمرو بن عثمان و ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف.(بلاذری،1417،ج2،ص195)
د) ابن جوزی(م597ق) در المنتظم : مصعب بن زبیر ، عبدالملک بن مروان به عنوان خواستگار ناکام،اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان، عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکم بن حزام،ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف که نکاحش نافذ نشد.(ابن جوزی،1412،ج7،ص177)
ه) ذهبی(م748ق) یکی دیگر از تاریخ نگاران مطرح نام دو تن از زوج های سکینه بنت الحسین علیهما السلام را آورده؛ یکی عبدالله بن حسن علیهما السلام و دیگری مصعب ابن زبیر و به جمله « و تزوجه بعده غیر واحد » بسنده کرده و نامی از کسی به میان نیاورده است. (ذهبی،1413،ج7،ص372)
و) ابن عمار حنبلی(م1089ق) از تاریخ نگاران متأخر نام سه تن از همسران را آورده ؛ مصعب ابن زبیر،عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام و زید بن عثمان بن عفان.(حنبلی،1406،ج2،ص83)
ز) زرکلی(م1396ق) نیز همچون ابن عمار حنبلی به نام همان سه تن بسنده نموده و اسامی دیگرهمچون عبدالله بن حسن علیهما السلام را به میان نیاورده است.(زرکلی،1989م،ج3،ص106)
برای مطلع شدن از اختلافات بیشتر در این زمینه می توان به کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی رجوع نمود.(الاغانی،بیتا،ج16،ص366-370)
اولین سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا سکینه به ازدواج های متععد تن در داده است ؟
قبل از اینکه به علت ازدواج های مکرر پاسخ داده شود ذکر چند نکته لازم و ضروری است.
1- از زمان رسول الله صلی الله علیه و آله در صدر اسلام رسم وسنت بر این بوده که زنهای بی شوهری که مطلقه بوده یاهمسرانشان را در جنگ ازدست می دادند ازدواج کنند و معذب نمانندو ازدواج مجدد زنان امری طبیعی بوده است. به عنوان مثال اسماءبنت عمیس در ابتدا همسر جعفر طیار و پس از شهادت او به ازدواج ابوبکروپس از مرگ او به ازدواج حضرت علی علیه السلام درآمد.(ذاکری،1391،ج2،ص247) همچنین اکثرزنان رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله از زنانی بودند که بیوه بوده و شوهر خود را از دست داده بودند و حضرت همسر دوم آنها بود.
2- برخی از زنان دارای نسب و موقعیت خاصی بودند که سبب می شد تا اقبال به آنها زیاد شود و شخصی همچون سکینه بر اساس اقرارات تاریخی هم نسب وشرافت،ذوق شعر و ادب و زیبایی زبانزد داشت و توجه هر خواهانی را برخود جلب می نمود.از این رو دیده می شود که خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله پس از مرگ توصیه بر ازدواج با افراد خاصی را داشتند. مثلا حضرت فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام توصیه نمود بعد از درگذشتش با امامه دختر خواهرش زینب ازدواج کند و حضرت علی علیه السلام نیز بعد از شهادت آن بانو چنین کرد و با امامه ازدواج کرد (قمی،1377ش،ج1،ص261؛خراسانی،1388،ص143) و بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام امامه با توصیه آن حضرت با مغیره بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب ازدواج کرد.(مجلسی،1403،ج22،ص166؛ابن اثیر،1407،ج5،ص194)
دلیل وصیت حضرت علی علیه السلام را اینگونه ذکر کرده اند که حضرت علی علیه السلام قبل از شهادتش خبر خواستگاری معاویه به وی را داده بود و اینکه معاویه با این حربه در صدد سوء استفاده از امامه می شود و به نقل تاریخ بعد از شهادت آن حضرت ، معاویه از امامه خواستگاری کرده و نامه ای به مروان نوشت و هزار دینار برای وی فرستتاد .امامه به مغیره پیام داد که اگر نیازی به ما داری اقدام کن و مغیره نیز امامه را از امام حسن مجتبی علیه السلام خواستگاری کرد.(ابن حجر، 1415،ج8،ص25؛بلاذری،1417،ج2،ص68؛ابن عبدالبر،1412،ج4،ص1448و1789؛ابن قتیبه،1992،ص127)
3- در گزارشات تاریخ نویسان آمده که دختران امام حسین علیه السلام پس از درگذشت همسرانشان از جانب حاکمان بنی امیه خواستگاری شدند و به سبب جواب منفی که دادند مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و این مطلب دربارۀفاطمه و سکینه نیز وجود دارد.
فاطمه بنت الحسین علیهماالسلامچندسال پس از درگذشت همسرش حسن بن حسن علیه السلام از جانب عبدالرحمن بن ضحاک حاکم مدینه خواستگاری شدوفاطمه به او جواب منفی داد،حاکم بر نظر خود اصرار می نمود و می گفت : «اگر خواستگاری مرا رد کنی عبدالله پسرت را به اتهام شرکت در مجلس شراب خواری دستگیر کرده و در جمع مردم گردن می زنم و آبروی تو را می ریزم» از این رو فاطمه به خلیفه وقت عبدالملک شکایت عبدالرحمن را برد و او حاکم مدینه را عزل کرد، به همین جهت فاطمه پس از حسن بن حسن با عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان ازدواج کرد.(بلاذری،1417،ج2،ص47وج8،ص245؛ابن کثیر،1407،ج9،ص256)
4- بعضی از مورخین و صاحب نظران اصل تعدد ازدواج های سکینه را مورد تردید قرار داده و آن را باطل و نوعی دسیسه و تحریف تاریخ می دانند. علی محمد دخیل در کتاب «سکینه بنت الامام الحسین علیه السلام» پس از بررسی نقل هایی که در کتب مربوطه درباره اختلاف پیرامون ازدواج های سکینه است آن اقوال را مردود می داندو می نگارد:«این اسامی و شوهران حضرت سکینه به شکل عجیبی بلکه به صورت نادرمخلوط شده اند تا جایی که یک اسم به دو نیم شده و از هر نیمی به تنهایی شوهری بیرون می آیدوبرای سکینه دوهمسر پیدا می شود» وسپس در جای دیگر می نویسد:«این اقوال گوناگون دربارۀهمسران سکینه از روایات مختلفی که در این زمینه وجود دارد ناشی شده است که گاه با یکدیگر اختلاف دارند؛مثلا در یک صفحه از کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی چهار روایت متناقض دیده می شود».
نگارنده در آخر به این نتیجه می رسد که ؛این اقوال متناقض مورد اطمینان نبوده و مردود است وآنچه پذیرفتنی است تنها ازدواج سکینه با پسرعمویش عبدالله بن حسن علیهماالسلام است. (دخیل،1997،ص20-22)
پس خلاصه؛تعدد ازدواج در آن عصر امری عادی بوده،استفاده از موقعیت اجتماعی،نسب و علم و زیبایی زبانزد آن بانو،فرار از آزار و اذیت دیگران همچون عبدالملک و حکام و والیان جور سبب ازدواج های متعدد بوده و یا بنابر نقلی این ازدواج ها به غیر از ازدواج با عبدالله بن حسن علیه السلام کذب و تحریف است.
ازدواج سکینه با مصعب بن زبیر
طبق نقل تاریخ یکی از همسران سکینه بنت الحسین علیهما السلام مصعب بن زبیر از خاندان زبیریان ، حاکم کوفه است که با مختار ثقفی و عبدالملک مروان جنگید و مختار را شکست داده و به شهادت رساند.(ابن ابی الحدید،1965،ج3،ص296) وی با سکینه ازدواج نموده ومهر او را یک میلیون درهم قرار داد و از او دختری به نام فاطمه یا رباب داشت که در ایام کودکی درگذشت.(ابن جوزی1412،ج7،ص176؛بلاذری،1417،ج2،ص415)
شخصیت شناسی مصعب:
براساس حکایات و نقل های تاریخی پیرامون شخصیت مصعب ،وی را می توان اینگونه قضاوت نمود:
الف- مصعب بن زبیر امامت را باور نداشته است و از کسانی بوده که حتی با جامعه شیعه مخالف بوده و این مطلب را از جنگ او با مختار ثقفی و پیروی او از برادرش عبدالله که در صدد حاکمیت جهان اسلام بود می توان فهمید.
ب- از نظرات دیگر پیرامون مصعب این است که او هرچند امامت را قبول نداشت ولی شخص امام حسین علیه السلام را دوست داشت و طبق نقلی پیش از جنگ با عبدالملک بر سر مزار آن حضرت رفته و این شعر را سروده است : وان الالی باللطف من آل هاشم تأسوا فنسوا للکرام التأسی
[2] ( ابن ابی الحدید،1965،ج3،ص298)
ج- شخصی جاه طلب که لغزش های بزرگی داشت ولی دشمن اهل بیت علیهم السلام نبود. بلاذری در نقلی چنین می گوید: « عبدالله بن عمر،مصعب بن زبیر ، عروه بن زبیرو عبدالملک بن مروان در کنارهم بودند وهرکدام آرزویی کردند که به اجابت رسید ؛عبدالله بن عمر طلب بهشت نمود،مصعب آرزوی حکومت عراق و ازدواج با سکینه و عایشه بنت طلحه را کرد و عروه از خدا خواستار فقه و علم و عبدالملک خواهان خلافت شد(بلاذری،1417،ج2،ص196) ودیگر از شعبی چنین حکایت شده که :من و عبدالله بن زبیر و مصعب و عبدالملک بن مروان در برابر کعبه نشسته بودیم و سخن می گفتیم. پس از پایان سخن قرار شد هریک از برخاسته و رکن یمانی را گرفته و دعایی کند.وی پس از اینکه دعای هرکدام از افراد مذکور را نقل می کند دربارۀدعای مصعب چنین می گوید : «اما آنچه مصعب از خدا خواست این بود که خداوندا مرا نمیران تا آن که امیر عراق گردم و نیز با سکینه بنت الحسین علیهماالسلام پیوند زناشویی ببندم.(ابن ابی الحدید،1965،ج2،ص135)
دلایل ازدواج سکینه با مصعب:
بابررسی گزارشات تاریخی در کل می توان دو وجه را برای این ازدواج دانست.
1- بابررسی شخصیت والایی که سکینه در بین اهل بیت علیهم السلام بخصوص نزد امام حسین علیه السلام داشته و بر اساس نظریات فوق که مصعب نیز دشمنی با اهل بیت علیهم السلام نداشته و حتی روایتی از اهل بیت علیهم السلام در مذمت او نیست ، چنین می توان نتیجه گرفت که این ازدواج ازدواجی معمولی و بدون هیچ سوء نیتی بوده است مخصوصا زمانی که محبت بین دو طرف یعنی سکینه با مصعب و بالعکس در بین نقل های تاریخی ذکر شده است . به عنوان مثال پس از قتل مصعب زمانی که مردم کوفه از سکینه علیها سلام خواستند تا در این شهر بماند و به او درود فرستادند ، سکینه به آن ها چنین جواب داد : «لعنکم الله یا اهل الکوفه أیتمتمونی صغیره و أرملتمونی کبیره»[3](بلاذری،1417،ج2،ص196)وپس از مدتی عبدالملک از آن بانو درخواست ازدواج نمود و ایشان نپذیرفتندو این امر باعث کینه دستگاه خلافت با او شد(همان مدرک،ص45) و از طرفی همانگونه که ذکر شد از آرزوهای مصعب ازدواج و وصلت با سکینه بوده(همان مدرک،1417،ج2،ص196؛ابن ابی الحدید،1965،ج2،ص135)وقبل از کشته شدنش برای سکینه شعری عاشقانه سروده است که نشان دهند محبت او به سکینه می باشد:
و كان عزيزا أن أبيت و بيننا شعار، فقد أصبحت منك على عشر
و أبكاهما، و الله، للعين فاعلميإذا ازددت مثليها فصرت على شهر
و أبكى لعيني منهما اليوم أنّني أخاف بأن لا نلتقي آخر الدّهر
و سکینه نیز بعد از مرگ مصعب چنین در جواب سروده:
فإن تقتلوه تقتلوا الماجد الّذي يرى الموت إلّا بالسّيوف حراما
و قبلك ما خاض الحسين منيّة إلى السّيف حتّى أوردوه حماما
(ذهبی،1413،ج7،ص:372)
2- ازدواجی از روی اکراه و اجبار: برخی این ازدواج را از سر اکراه و اجبار می دانند . به عنوان مثال سبط بن جوزی در تذکره الخواص می نویسد :« واما سکینه :فتزوجها مصعب بن زبیر فهلک عنها ... و اول من تزوجها مصعب بن زبیر قهرا ... » (سبط بن جوزی الحنفی،1418،ص249-250) درمورد این جریان شاهد هم وجود دارد.رمله بنت زبیر خواهر مصعب زمانی که نزد عبدالملک می رود دربارۀ نشوز سکینه در برابر مصعب چنین می گوید :« اگر چنین نبود که ما می خواهیم پوششی برکارهای خود بگذاریم ،هرگز نسبت به کسی که رغبتی به ما ندارد، رغبتی نداشتیم».(ابن طیفور،بی تا،ص191)
با چنین اعترافی از جانب یکی از زبیریان پرده از اجبار در ازدواج و دلیل چنین ازدواجی که ناشی از سوءاستفاده از جایگاه سکینه و نشوز او در برابرچنین افرادی پرده برداشته می شود.
نتیجه گیری :
واما در پایان اینکه با جستجو در آثار ارباب تواریخ این مدعا که یکی از همسران سکینه حجاج بن یوسف ثقفی است،ادعایی بیش نبوده و نسبت دادن چنین ازدواجی بین دو شخصیت کاملا متفاوت و متخاصم برای اثبات این مدعا که خاندان اهل بیت علیهم السلام و امویان،زبیریان ومروانیان هیچ مشکلی با هم نداشته و بایکدیگر وصلت می نمودند و دوگانگی و دشمنی بین این افراد تهمتی از جانب شیعه است،کاملا کذب می باشد.
کتابنامه
- ابن ابی الحدید(1965)،شرح نهج البلاغه،داراحیاءالتراث العربی،بیروت.
- ابن اثیر،عزالدین علی(1371ش)،الکامل،مترجم ابوالقاسم حالت وعباس خلیلی،موسسه مطبوعاتی علمی،تهران.
- ابن جوزی،عبدالرحمن بن علی(1412)،المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم،دارالکتب العلمیه،بیروت.
- ابن حجرالعسقلانی،احمد بن علی(1415)،الاصابه،دارالکتب العلمیه،بیروت.
- ابن خلدون،عبدالرحمن بن محمد(1408)،تاریخ ابن خلدون،دارالفکر،بیروت.
- ابن خلکان(1983)،وفیات الاعیان و انباءابناءالزمان،مکتبه المثنی،بیروت.
- ابن سعد،محمد(1410)،طبقات الکبری،دارالکتب العلمیه،بیروت.
- ابن شهرآشوب مازندرانی،محمدبن علی(1379ق)،مناقب آل ابی طالب علیهم السلام،علامه،قم.
- ابن طیفور،احمدبن ابی طاهر(بی تا)،بلاغات النساء،الشریف الرضی،قم.
- ابن عبدالبر،یوسف بن عبدالله(1412)،الاستیعاب،دارالجیل،بیروت.
- ابن عساکر،علی بن حسن(1424)،اعلام النساء،دارالفکر،بیروت.
- ابن قتیبه دینوری،عبدالله بن مسلم(1960)،اخبارالطوال،داراحیاءالکتب العربی،قاهره.
- ابن کثیر،اسماعیل بن عمر(1407)،البدایه والنهایه،دارالفکر،بیروت.
- ابن منظور،محمدبن مکرم(1402)،مختصرتاریخ دمشق،دارالفکرللطباعه والتوزیع والنشر،دمشق.
- ابوالفرج اصفهانی(1414)،الاغانی،داراحیاءالتراث العربی،بیروت.
- البغدادی،محمدبن حبیب(بی تا)،المحبر،دارالآفاق الجدیده،بیروت.
- البلاذری،احمدبن یحیی(1417)،جمل من انساب الاشراف،دارالفکر،بیروت.
- الحنبلی الدمشقی،ابن عماد(1406)،شذرات الذهب،دارابن کثیر،دمشق-بیروت.
- الزرکلی،خیرالدین(1989)،الاعلام قاموس تراجم لاشهرالرجال والنساءمن العرب والمستعربین و المستشرقین،دارالعلم للملایین،بیروت.
- بحرالعلوم،محمد(1986)،الحجاج سیف الامویین فی العراق،دارالزهراء،بیروت.
- ثقفی الکوفی،ابراهیم بن محمد(1353ش)،الغارات،انجمن آثارملی،تهران.
- خراسانی،محمدبن هاشم(1388)،منتخب التواریخ،اسلامیه،تهران.
- خوارزمی،محمدبن عباس(1384)،رسائل،انجمن آثارومفاخرفرهنگی،تهران.
- دخیل،علی محمدعلی(1979)، سکینه بنت الامام الحسین علیه السلام، ترجمه فیروز حریرچی،موسسه اهل بیت علیهم السلام،بیروت.
- ذاکری،علی اکبر(1391)،سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمومنین علیه السلام،بوستان کتاب،قم.
- ذهبی،شمس الدین محمد بن احمد(1413)،تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیروالاعلام،دارالکتب العربی، بیروت.
- سبط بن جوزی،شمس الدین ابوالمظفر(1418)،تذکره الخواص من الامه فی ذکر خصائص الائمه، الشریف الرضی،قم.
- طبری،محمدبن جریر(1378)،تاریخ الطبری،دارالتراث،بیروت.
- قمی،حسن بن محمد(1361ش)،تاریخ قم،توس،تهران.
- گردیزی،عبدالحی بن ضحاک(1361ش)،زین الاخبار،دنیای کتاب،تهران.
- مبرد،محمدبن یزید(1989)،الکامل فی اللغه و الادب،دارالکتب العلمیه،بیروت.
- مجلسی،محمدباقر(1403)،بحارالانوارالجامعه لدررالاخبارالائمه الاطهارعلیهم السلام،داراحیاءالتراث العربی، بیروت.
- محلاتی،ذبیح الله(1374ش)،ریاحین الشریعه،دارالکتب الاسلامیه،قم.
- مسعودی،علی بن حسین(1409)،مروج الذهب،دارالهجره،قم.
- مقدسی،مطهربن طاهر(بی تا)،البدءوالتاریخ،المکتبه الثقافه الدینیه،بیروت.
- منهاج سراج(1363ش)،طبقات ناصری،دنیای کتاب،تهران.
- نخجوانی،هندوشاه(1357ش)،تجارب السلف،انتشارات طهوری،تهران.
- نویری،شهاب الدین احمد(1364ش)،نهایه الارب فی فنون الادب،ترجمه محمود مهدوی دامغانی، امیرکبیر،تهران.
- یعقوبی،احمدبن ابی یعقوب(بی تا)،تاریخ الیعقوبی،دارصادر،بیروت.
[1] مخالفان حریص تلاش کردند تا با دوستی و محبت به دختر عبدالله بن جعفر،با قوم عبدمناف مشهور شوند. .زنی که مطهره بود و از نبی و جعفر ذی الجناحین بوجود آمده بود.
[2] ایمان عمیق و ژرف در طف و از مردان بنی هاشم است ،آنان را اسوه برگزینید و سنت آن گرامیان را به الگوبرپادارید.
[3] ای اهل کوفه خداوند شما را لعنت کند شما مرا در کودکی یتیم کردید و در بزرگی بیوه.